پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

ساخت وبلاگ

کدام زوج ها از زندگی زناشویی راضی هستند

بر اساس یک تحقیق جدید مشخص شده زوج‌هایی که از زندگی خود راضی هستند، اغلب تهدید‌های احتمالی برای رابطهٔ عاشقانهٔ خود را کوچک می‌شمارند و نادیده می‌گیرند.

روانشناسان به شواهدی دست یافتند که نشان می‌دهد زوج‌های عاشق اغلب افراد و مسائلی را که به نوعی برای رابطه‌شان خطر یا تهدید محسوب می‌شوند، نادیده می‌گیرند یا چندان توجهی به آن نمی‌کنند.

به گزارش ساینس‌دیلی، هرچند که زوجین هزاران نفر را در طول زندگی خود ملاقات می‌کنند، اما سؤالی که پیش می‌آید این است که آنها برای متعهد بودن به شریک خود، چه نوع عوامل روانشناختی را مد نظر قرار می‌دهند؟ محققان طی مطالعه‌ای به آن پاسخ داده‌اند. آنها گفته‌اند افرادی که در رابطه با کسی هستند، اغلب افراد اغواگرِ خارج از رابطه و صمیمیت با طرف مقابل خود را چندان جذاب و گیرا نمی‌دانند. این تعصب ادراکی می‌تواند نمایانگر روشی ناآگاهانه از کنترلِ خود باشد که در غلبه بر اغواگری‌ها و فریب‌ها به منظور تسهیل اهداف بلند‌مدتِ ماندن در کنار یک شریک عشقی اثر مثبتی به دنبال دارد.

تحقیقات قبلی در این زمینه بیشتر بر تعصبات صریح و آشکاری صورت گرفته بود که در آن شرکت‌کنندگان می‌دانستند دارند دربارهٔ جذابیت یک فرد دیگر و دیدگاهشان دربارهٔ او قضاوت می‌کنند. اما تحقیق کنونی، نخستین تحقیقی است که به دنبال یافتن تعصبات سربسته و یا ناخودآگاهانه و بصری انجام شده و به زوج‌ها کمک می‌کند از موضوعاتی آگاه شوند که با آنها بتوانند در رابطه به هم وفادار بمانند.

در نخستین آزمایش، به شرکت‌کنندگان، تصاویری از شریک جنس مخالف آنها در آزمایشگاه نشان داده شد که دانشجویان مجرد یا متأهل می‌توانستند تعامل گسترده‌ای با او داشته باشند. هر شرکت‌کننده پروفایل شخصی را می‌خواند که میزان دسترسی رابطه هم در آن درج شده بود. در مرحلهٔ بعد، شرکت‌کنندگان عکس فرد را با یکی از هفت تصویر دیگری که در اختیار داشتند مطابقت می‌دادند. این تصاویر دست‌کاری شده بود، بنابراین برخی از آنها از اصلشان جذاب‌تر بودند و برخی دیگر جذابیت کمتری داشتند.

از بین ۱۳۱ دانشجوی دختر و پسر، آنهایی که در رابطه بودند و هدفشان تنها یک چیز بود، فرد دیگر را در قالب تهدیدی پنهان برای رابطه، فاقد جذابیت لازم دانسته بودند. در حالی که شرکت‌کنندگان مجرد که درمی‌یافتند این فرد با کسی دیگر در رابطه است، او را از نمونهٔ اصلی، کمی جذاب‌تر می‌دانستند.

درکِ نادرست از افراد جذاب در قالب افرادی که تهدیدی برای رابطه محسوب شده و جذابیت چندانی هم ندارند به افراد کمک می‌‌کند تا تمایل فکر کردن یا همراهی با این فرد را از سر خارج کنند. این مسئله اهمیت فراوانی دارد زیرا یافتن کسی که به لحاظ فیزیکی جذاب است در واقع نخستین دلیل این مسئله است که چرا افراد دوست دارند با او قرار گذاشته یا به لحاظ احساسی و عاطفی با وی همراه و هم‌مسیر شوند.

گروه تحقیقاتی این آزمایش را با ۱۱۴ دانشجو هم انجام داد، این بار هم از آنها خواسته شد تا بگویند چقدر از رابطه خود راضی هستند. تحقیق دوم شامل جزئیات بیشتر دربارهٔ میزان دسترسی به فرد بود. شرکت‌کنندگانی که از شریک رابطهٔ خود راضی بودند نتایجشان مشابه روابط مورد آزمایش در رابطهٔ اول بود. آنها جذابیت این فرد را کمتر از آنچه که بود دیدند. با این حال، در بین افرادی که در روابطی بودند که جذابیت چندانی برایشان نداشت، نتایج مشابه افراد مجرد رخ داد. در واقع، زوج‌هایی که از رابطه‌شان ناراضی بودند بیشتر تمایلشان به سوی چهره‌های جذاب بود.

در دنیای امروز، شاید ادامه دادن یک رابطه برای مدت طولانی کار دشواری باشد اما این تحقیق نشان می‌دهد فرآیندهایی وجود دارد که ممکن است خارج از آگاهیِ دانسته رخ ‌دهد که میزان متعهد بودن به یک شریک را آسان‌تر خواهد کرد.

منبع: سلامت آنلاین

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 181 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 8:49

جبران اشتباهات در رابطه با همسر

جبران اشتباهات در رابطه با همسر،در زندگی مشترک، هر دو طرف رابطه اهمیت دارند

همه ما هرازگاهی در روابط خود اشتباه می کنیم، اما اگر ایده های ساده زیر را در نظر داشته باشیم، می توانیم حتی بزرگ ترین شکست های ارتباطی خود را بهبود ببخشیم.

1- از همسرتان نظرخواهی کنید


افرادی که می گویند همسرشان باید چه زمانی چه کار کنند، به طرزی فریبنده این اصل را فراموش کرده اند. چه کسی گفته راهی که شما می روید، درسته است؟ به جای زور گفتن، کنترل کردن یا آموزش دادن همسرتان، روی همکاری با او تمرکز کنید. نظر او را جویا شوید. از او دعوت کنید افکار و ایده های شما را بشنود، در خلق آینده ای که می خواهید با هم آن را زندگی کنید، شریک باشید.

2- هر چیزی را محترمانه بگویید


همه ما می ترسیم، می رنجیم و دلخور می شویم و دیگر احساسات دشوار را در روابط خود تجربه می کنیم. زندگی کردن با یک نفر دیگر اغلب مشکل است؛ اما این حس هرقدر هم که دردناک باشد، باز هم همسرتان سزاوار این است که احساسات خود را محترمانه به گوش او برسانید.

3- آدم ها از هر چیزی مهم تر هستند


در دوران نامزدی روی یکدیگر تمرکز می کردید. اکنون که مسئولیت های بیشتری دارید، فرزندان، کارهای منزل و...، ممکن است بیشتر از همسرتان، انرژی بیشتری را صرف انجام کارها کنید. برای حل مشکل ارتباط خود، لازم است برای توجه به یکدیگر وقت بگذارید، به گونه ای که نشان دهد چقدر برای یکدیگر اهمیت دارید؛ مثلا می توانید هر روز صبح برای همسرتان یک فنجان قهوه بیاورید یا اوقاتی را برای یادگیری کارهای جدیدی که باید با کمک یکدیگر انجام بدهید، سپری کرده و عشقتان را تقویت کنید.

4- در زندگی مشترک، هر دو طرف رابطه اهمیت دارند


متاسفانه یکی از استراتژی های مواجهه با مشکلات زندگی مشترک، پنهانکاری است. مخصوصا برای آقایان که ترجیح می دهند از مشاجره بپرهیزند تا اینکه با آن رو به رو شوند. این اشتباهی است که اغلب به کنجکاوی بیشتر طرف مقابل که نقشی در حل مشکل فعلی نداشته است، منجر می شود. برای جبران این مشکل باید زن و شوهر هر دو درگیر باشند و حتی یک مشاور نیز می تواند در این زمینه کمک کند.

5- خوب ارتباط برقرار کردن، مهارتی است که باید آن را تمرین کنید


صحبت کردن در مورد مسائل کم اهمیت آسان بوده، اما تبادل نظر درباره احساسات سخت، کار دشواری است. هیچ راه میان بری برای آموزش این نمونه گفت و گو وجود ندارد. باید یاد بگیرید چگونه طرز فکر خود را به طور سازنده و بدون پرخاش بیان کنید. یاد بگیرید با دقت و بدون حالت تدافعی گوش کنید و از این ابزار استفاده کنید که مطمئن شوید هر دو درباره یک مسئله مشترک صحبت می کنید. این کار نیازمند صرف زمان و تمرین است. اجازه ندهید کسی غیر از این به شما بگوید!

6- چیزی به نام عذرخواهی بد وجود دارد، این گونه عذرخواهی نکنید!


ترمیم یک رابطه بعد از اشتباهات و دلخوری های فراوان، یکی از بهترین کارهایی است که می توانید انجام دهید. اما بسیاری از مردم نادانسته با یک عذرخواهی بد سعی دارند این کار را انجام دهند. مثال می زنم: «ببخشید از دستت عصبانی شدم اما خودت شروع کردی!» اینکه معذرت خواهی نیست، ملامت کردن است! عذرخواهی های بد را به راحتی می توانید شناسایی کنید؛ چرا که اغلب حاوی کلماتی چون «اما» یا «چون» هستند. اشتباه یا رفتار خود را گردن بگیرید و برنامه ای بریزید که جلوی رخ دادن مشکلات مشابه را در آینده بگیرد.

7- شما مسئول شادکردن خودتان هستید


تعهد داشتن نسبت به یک نفر دیگر به این معنا نیست که برای شاد بودن به او وابسته باشید. بله، بودن در کنار همسرتان یک تجربه شاد است، اما جست و جوی رضایتمندی های شخصی، فقط کار خودتان است. زن و شوهرهایی که با هم یکی شده اند، کمتر از کسانی که درک کرده اند، هرکدام موجود جداکانه اند که می توانند طرف مقابل را کامل کنند، شاد هستند. مسئولیت شاد شدن خودتان را گردن شخص دیگری نیندازید.

8- بخشش هدیه ای است که به خودتان می دهید


یکی از سودمندترین ابزارهای ترمیم یک رابطه، بخشش است. اگر بتوانید خودتان یا همسرتان را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده اید ببخشید، در می یابید که چگونه به طور سازنده دیگر مرتکب همان اشتباهات نشوید. از طرف دیگر اگر خودتان را درگیر خشم و رنجش کنید، این ها موانعی برای پیشرفت رو به جلوی شما خواهندبود.

منبع: مجله موفقیت

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 187 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 8:49

علت خودداری مردان از رابطه جنسی

بی میلی های جنسی و یا نداشتن رضایت کافی از ارتباطات زناشویی، می تواند دلیل بسیاری از اختلافات همسران باشد. این حالت و این بی میلی اگر از سمت مردان باشد، تعارض ها شدید تر می شود.

زنان موجودات بسیار عاطفی هستند و با دیدن میل همسرشان برای داشتن ارتباط جنسی با آنها بسیار خوشنود هستند و مطمئن می شوند که همسرشان دوستشان دارد ولی اگر این بی میلی را تجربه کنند احساسات و افکار منفی در آن پرورش پیدا می کند و با خود می اندیشند که همسرم دیگر مرا دوست ندارد.
داشتن یک رابطه جنسی رضایت بخش می تواند به عوامل مختلفی بستگی داشته باشد. شرایط روحی و جسمی زن و مرد، بیمار و یا خسته نبودن آنها، نبود شرایط استرس زا، مکان مناسب و خیلی مسایل دیگر. اگر همسران در شرایط مناسبی با یکدیگر ارتباط برقرار نکنند خودش می تواند یکی از عواملی باشد که دیگر زوج ها از داشتن رابطه جنسی با یکدیگر لذت نبرند. رابطه جنسی فقط برای لذت بردن مرد نیست و رابطه جنسی فقط برای تداوم نسل نیست. پس زوجین باید برای داشتن یک رابطه جنسی که برای هر دو نفر رضایت آور است، تمام تلاش خود را بکنند زیرا این تلاش منجر به ایجاد یک زندگی همراه با آرامش هم می شود.

عصبانیت و خشمگین بودن

اگر مردی از هر مساله ای عصبانی و خشمگین باشد و نتواند خشم خود را تخلیه کند، نمی تواند ارتباط جنسی خوبی را برقرار کند. افرادی که به صورت کلی جز آدم هایی هستند که همیشه خشمگین هستند، باید مهارت های کنترل خشم را آموزش ببیند. زیرا داشتن یک ارتباط جنسی خوب و رضایت بخش منوط به داشتن آرامش و آسایش روحی است.

افسردگی

یکی دیگر از دلایلی که می تواند مرد را منجر به بی میلی جنسی کند، افسردگی و یا استفاده از داروهای ضد افسردگی می باشد. اگر همسر شما جز این دسته از مردان می باشد حتما با پزشک متخصص او مشورت کنید. همچنین کمک گرفتن از یک روانشناس و مشاور و آموزش مهارت های شادزیستن و غلبه بر افسردگی نیز می تواند کمک کننده باشد.

اضطراب

علت دیگر برای از بین بردن میل جنسی در مردان و یا کم کردن آن می تواند اضطراب ها، استرس ها و دغدغه های ذهنی مرد باشد. در این موارد بهترین کمک یک زن به همسرش این است که علت دغدغه های ذهنی یا استرس هایش را پیدا کند و سعی کند که به او کمک کند. اگر به تنهایی نمی توانست از عهده این کار بر بیاید کمک مشاور و روانشناس می تواند برای رفع اضطراب همسرش مفید باشد.

زودانزالی

اختلالات جنسی، اختلال نعوظ پایین بودن دوپامین، پایین بودن تستوسترون، استرس، نگرانی، پرخاشگری و ... می تواند از دلایل کاهش میل جنسی باشند

برخی از مردان به دلایل مختلف مثل مشکلات جسمانی و یا اضطراب ها و استرس ها مبتلا به زود انزالی می شوند. در زمان زودانزالی اگر مرد با واکنش منفی و ناراحت کننده از طرف همسرش مواجه شود، باعث می شود که احساس اعتماد به نفس پایین در او شکل گیرد و این خود باعث می شود که بی میلی نسبت به رابطه جنسی در او شکل بگیرد.

داروها و مواد مخدر

مصرف الکل، مواد مخدر و برخی از داروها می تواند باعث ایجاد بی میلی جنسی شود. اگر همسر شما به این مشکل برخورد کرده است و از داروی پزشکی خاصی مصرف می کند، حتما باید با پزشک متخصص خود مشورت کند.

چاقی و میانسالی

با بالا رفتن سن و افزایش وزن میزان ترشح هورمون های مردانه کاهش پیدا می کند. این امر خود موجب پایین آمدن میل جنسی در مردان می شود.

پایین بودن سطح دو پامین در بدن

پایین بودن سطح هورمون دوپامین نیز می تواند از عواملی باشد که باعث برود بی میلی جنسی در افراد می شود. با مصرف داروهایی تحت نظر پزشک متخصص می توان این مساله را حل کرد.

پایین بودن سطح تستوسترون

پایین بودن سطح هورمون تستوسترون در مردان می تواند عاملی دیگر در کاهش میل جنسی باشد. این مورد نیز با مصرف داروهای مخصوص تحت نظر پزشک متخصص قابل حل شدن می باشد.

کمبود خواب

از شرایط اساسی داشتن یک رابطه جنسی رضایت بخش، آرامش در اعضای بدن یک فرد می باشد. خواب کافی می تواند در بهبود رابطه جنسی کمک کننده باشد. اگر خواب کافی نداشته باشید بدنتان کارآیی لازم را نخواهد داشت و این مساله می تواند در کاهش میل جنسی فرد هم موثر باشد.

داشتن زندگی اجتماعی پر رنگ

بی میلی های جنسی و یا نداشتن رضایت کافی از ارتباطات زناشویی، می تواند دلیل بسیاری از اختلافات همسران باشد به ویژه اگر این حالت در مرد خانه ایجاد شده باشد

قطعا حضور پر رنگ داشتن در اجتماع، می تواند برای هر فردی خشنود کننده باشد. اما این مساله در کنار خشنودی، می تواند استرس ها و نگرانی ها و دغدغه های خاص خودش را نیز داشته باشد. همین مساله ممکن است در ایجاد کم خوابی یک فرد نیز موثر باشد. و نهایتا فردی که بیشتر ساعت شبانه روز خود را با فرادی خارج از خانه سپری می کند و دغدغه هایی را نیز حمل می کند، ممکن است بعد از آن نتواند زمان لازم را برای خانه و همسر خودش بگذارد زیرا با کوله باری از خستگی به منزل آمده و مسلما بدن آرامی برای داشتن رابطه جنسی ندارد.

پیشنهادهایی برای پیشگیری از کاهش میل جنسی در مردان

1- مراقب کار خود در خارج از خانه باشید. اگر دغدغه های کاری زیادی دارید، سعی کنید که آنها را بشناسید و در راستای حل کردن آنها، تلاش کنید.
2- مراقب خواب خود باشید. سعی کنید خواب نرمال حدود 7 الی 8 ساعت در شبانه روز را به استراحت بپردازید.
3- مصرف خودسرانه داروها، همچنین مصرف الکل و مواد مخدر را در برنامه زندگی خود نداشته باشید.
4- مراقب اضافه وزن خود باشید.
5- مراقب فشار خون خود باشید. فشار خون بالا باعث ایجاد کاهش میل جنسی در افراد می شود.
6- رابطه جنسی مرتب و دائمی را داشته باشید. فاصله های طولانی بین رابطه های جنسی، می تواند کاهش میل جنسی را ایجاد کند.
7- پیش نوازی جنسی را داشته باشید. بلافاصله به سراغ دخول نروید. همسرتان را برای داشتن یک رابطه رضایت بخش آماده کنید.
8- اگر زودانزالی دارید، در این باره با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید شما را حمایت کند و با مراجعه به پزشک متخصص سعی کنید مشکل خود را رفع کنید.


منبع : تبیان

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 166 تاريخ : جمعه 28 خرداد 1395 ساعت: 1:29

تاثیر دروغ های کوچک در زندگی زناشویی

بعضی‌ها به سادگی دروغ می‌گویند، دروغ‌هایی کوچک که ظاهرا آسیبی به کسی نمی‌زنند و حتی برای پیشگیری از ناراحتی خیلی هم خوب و مفید هستند اما دروغ‌های کوچک یا پنهان کردن بخشی از حقیقت به این دلیل که شاید بیان حقیقت باعث ناراحتی شریک زندگی‌تان شود کاری منطقی و اخلاقی نیست.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران بانو ضمیمه روزنامه ایران، دروغگویی می‌تواند تبدیل به یک عادت شود و شما را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که بی‌دلیل و ناخواسته نیز دروغ بگویید. اما این بیشتر از آنچه درباره‌اش دروغ گفته اید برای رابطه صمیمی خطرناک است، زیرا دروغ گفتن، همراه با انکار دیگری و ارتباط متقابل است، چون همیشه چیزی وجود دارد که نباید بیانش کرد و دیگری نباید بداند این یعنی؛ وارونه کردن حقیقت هرچند خوب یا بد. پنهانکاری، انکار و نادیده‌گرفتن یک مشکل است و هیچ چیز را بهبود نمی‌دهد.

برای چه دروغ می‌گویید


برخی از افراد دروغ‌‌های کوچکی می‌گویند، چون به این ترتیب می‌توانند خود را از خطر درامان نگه دارند. این یعنی طرف مقابل شما ظرفیت پذیرش حقیقت را ندارد و با شنیدن واقعیت‌ها یا از کوره درمی‌رود یا اظهار ناراحتی شدید و افسردگی می‌کند یا اینکه اگر مساله به خود شما ربط داشته باشد ممکن است او با خشونت یا رفتاری آسیب زننده با شما برخورد کند.


متاسفانه شما نمی‌توانید با پنهانکاری یا دروغ خودتان را در امان نگه دارید یا شرایط را عوض کنید. حقیقت‌ها وجود دارند و این طرف مقابل شماست که باید آنها را بپذیرد بدون اینکه به خودش یا دیگران آسیب بزند. پنهانکاری همواره با ترس آشکار شدن همراه است. پس در واقع شما هرگز در امان نیستید. اگر مساله‌ای خارج از تحمل شریک شماست این مشکل شخصی اوست و راه‌حل آن بدون شک پنهانکاری، دروغ و وارونه کردن واقعیت‌ها نخواهد بود.


شما باید بدانید که اگر راستگویی شما به دیگری جراحتی وارد کند بازهم ارزشمند است. در سال‌های اول درک و شناخت ناقص از هم باعث می شود که افراد نسبت به هم اعتماد نداشته باشند و هر از چندگاهی چیزهایی از گذشته یا حال را پنهان کنند. اما یک رابطه خوب با هیچ آدمی با دروغگویی بهتر نمی‌شود. شما هرگز نمی‌توانید با یک دروغ در خودتان یا دیگری احساس مثبت ایجاد کنید. اگر نمی‌توانید راست بگویید حداقل سکوت کنید.

آیا اعتماد ویران می‌شود؟


بله. شما بالاخره یک جای این بازی اشتباه پیش می‌روید و چیزی که از دست می‌دهید اعتماد در رابطه است. برای بازسازی رابطه‌ در این شرایط شما نیاز به زمان زیادی دارید. شما مجبور می‌شوید برای بازسازی این اعتماد همه چیز را دوباره توضیح بدهید. این غیر ممکن نیست اما بسیار دشوار است.
اگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد تمرین کنید تا این عادت را از سرتان بیندازید. اگر دلیلی برای دروغگویی وجود دارد به جای کار کردن روی دروغ‌های بهتر و موثرتر روی حل مشکل کار کنید.

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 185 تاريخ : چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت: 22:44

رفتار با همسر بد دهن

مردی سی و سه ساله هستم. همسری دارم که بسیار عصبی و پرخاشگر است و با کوچک ‌ ترین موضوعی ‌ شروع به بددهنی می ‌ کند و فحش ‌ های رکیک و زشت می ‌ دهد. هر چه در این مورد با او حرف زده ‌ ام فایده ‌ ای ندارد. خیلی مغرور است و همیشه برای رفتارهایش توجیه شخصی دارد. اما از نظر موقعیت اجتماعی بسیار موفق است. واقعاً خسته شده ‌ ام، نمی ‌ دانم چکار کنم. لطفاً راهنمایی کنید.

سارا وکیلیان - روان‌شناس و مشاور کلینیک بیدار در پاسخ به این سئوال نوشت: معمولاً براساس تربیت خانواده و خصوصیات شخصیتی فرد، افراد برای کنترل خشم خود یا دست به رفتار پرخاشگری می‌زنند یا آن را سرکوب می‌کنند و به اصطلاح خشم خود را فرو می‌خورند‌. که هیچ‌کدام از این راهکارها، روشی مناسب نیست. فحاشی، فریاد زدن و پرخاشگری کلامی بیشتر در زنان دیده شده است و مردان بیشتر دچار پرخاشگری‌های فیزیکی می‌شوند.

در کنترل خشم، شناخت مرحله پیش از خشم بسیار مهم و ضروری است. در این مرحله فرد معمولاً برانگیخته می‌شود ‌(تنفس شدیدتر، ضربان قلب بیشتر و...). اگر به همسرتان کمک کنید تا بتواند در همین مرحله رفتار خود را کنترل کند، این احساس تبدیل به رفتار پرخاشگرانه و فحاشی نخواهد شد. از جمله راهکارهای پیشنهادی در موقع عصبانیت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

به او یادآوری کنید عصبانی ‌شدن و فحاشی نه‌تنها کاری را درست ‌نمی‌کند، بلکه حالش را نیز بدترخواهد کرد.

از به‌کار بردن کلماتی مثل همیشه و هیچ‌وقت خودداری شود، تا باعث بیشتر شدن عصبانیت نشود.

از بحث و متهم‌ کردن یکدیگر در حین عصبانیت بپرهیزید.

بعد از فروکش‌ کردن عصبانیت همسرتان، با استفاده از جملات معقول، بدون تحقیر و متهم‌ کردن فرد مقابل، علت ناراحتی و خشم وی را جویا شوید و به گفت‌وگوی منطقی بپردازند.

معمولاً فحاشی و عصبانیت در اثر ناکامی یا مشکلی ایجاد شده است. بهتر است به‌جای تمرکز صرف روی راه‌حل، ببینید چگونه می‌توانید مشکل را مدیریت کنید و با آن روبه‌رو شوید؛ برنامه بریزید و تلاش خود را بـــرای حل مشـکل به کار ببرید.

به این‌که زیر‌بنای خشم همسرتان چیست گوش فرا‌دهید؛ وقتی شما را نقد می‌کند طبیعی است حالت دفاعی به خود بگیرید، امادعوای متقابل نکنید و تلاش کنید حرف‌های پنهان را بشنوید؛ برای مثال در مواردی که فرد مقابل‌تان از شما گله می‌کند، این پیام که فرد مقابل‌تان حس‌کرده نادیده گرفته شده است و شما دوستش ندارید را دریافت کنید.

سعی کنید محیط اطراف‌تان را در هنگام عصبانیت تغییر دهید؛ از اتاق خارج شوید و کمی قدم بزنید.

سعی کنید حل مشکلات را برای شرایط غیر‌عصبانیت بگذارید و با این جمله بحث را خاتمه دهید «الان شما عصبانی هستی بهتر است بعداً راجع به این موضوع صحبت کنیم.»

فراموش نکنید فرمان آتش‌بس باید به دست شما که عصبانی نیستید صادر شود و کنترل اوضاع را به دســت بگیرید.

مقاله از : سارا وکیلیان - روان‌شناس و مشاور کلینیک بیدار

بازنشر : سلامت نیوز

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 168 تاريخ : دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت: 9:42

برخورد با عادت های ناپسند همسر

شما هم از  عادت های ناپسند  همسرتان شکایت دارید؟

«جلوی مهمان ها با انگشت داخل گوشش را می خاراند»، «جورابش را پرت می کند کنار مبل»، «پایش را می گذارد روی میز»، «صبح ها تخت را مرتب نمی کند»، «در شامپو و خمیردندان و نرم کننده را بعد از استفاده نمی بندد

تا به حال چندبار خواسته اید با تذکر، طعنه و توضیح، این مشکل را حل کنید؛ اما به نتیجه نرسیده اید؟ تا به حال چند بار به دلیل این عادت ها جلوی جمع خجالت کشیده اید و خجالت تان را به همسرتان منتقل کرده اید یا جلوی جمع به او تذکر داده یا در تنهایی یادآوری کرده اید اما اثری نداشته است؟

اگر جوابتان به دو سوال آخر چندین و چند بار است، این مطلب به شما کمک می کند راه های دیگری را انتخاب کنید و به این عادت ها نگاه دیگری داشته باشید.


وسواس شماست یا واقعا عادت او ناخوشایند است؟


اولین سوالی که باید به آن جواب دهید این است که آیا شما به نظم و ترتیب یا تمیزی وسواس دارید یا واقعا همسرتان عادت غیربهداشتی دارد یا مسئولیت ناپذیر است. برای این که به این سوال ها جواب دقیقی بدهید، باید بدانیم که آیا بی نظمی و تمیز نبودن در جا های دیگر هم شما را مضطرب می کند؟ آیا وقتی که عادت همسرتان را به دیگران می گویید، آن ها هم در ناخوشایندبودن عادت او با شما موافقند یا می گویند این عادت فقط نوعی سبک زندگی است و نباید به او گیر دهید؟

اگر شما در مقابل بی نظمی و تمیز نبودن، بیش از حد مضطرب می شوید و دیگران می گویند که این فقط نوعی سبک زندگی است و نباید به همسرتان گیر بدهید یا همسرتان می گوید این هم نوعی نظم یا تمیزی است و فقط نوع نگاهمان با هم متفاوت است، به احتمال زیاد عادت همسرتان چندان هم نامطلوب نیست و این شمایید که وسواس نظم یا تمیزی دارید.


صبور باشید


اگر به تازگی ازدواج کرده اید یادتان باشد بعضی از این عادت ها کم کم از بین می روند. درواقع زندگی زیر یک سقف مجموعه بسیار زیادی از انطباق با یکدیگر است. احتمالا شما هم عادت هایی دارید که برای همسرتان ناخوشایند است و با بازخورد نشان دادن نسبت به این عادت ها کم کم هر دو به رفتار های جدید مورد پسند هم نزدیک می شوید.


همدلی کنید


یادتان باشد که همسرتان در فضایی دیگر- غیر از فضایی که شما در آن بزرگ شده اید- بزرگ شده است. پدر و مادر بیش از حد سختگیر یا بیش از حد آسان گیر می توانند عادت هایی از جنس بی نظمی یا مقید به بهداشت نبودن را در فرزندانشان به وجود آورند. آسان گیر ها همیشه وظایف فرزندانشان را به عهده می گیرند و او را به اصطلاح در پر قو بزرگ می کنند و برای همین او هیچ وقت نمی آموزد که مثلا باید تختش را مرتب کند یا ملحفه را جمع کند یا در شامپو را ببندد.

از آن طرف، پدر و مادر سختگیر، نظم و رفتار های بهداشتی را چنان با تحکم به کودک می آموزند که انجام این وظایف برای کودک با بی میلی و ناخوشایندی همراه می شود. این کودک روزی بزرگ می شود و چه در خانه مجردی و چه در خوابگاه دانشجویی و چه در زیر یک سقف با همسرش، دوست دارد آن رفتار ها را انجام ندهد. وقتی که شما ریشه های یک رفتار را می دانید راحت تر با آن همدلی می کنید و فکر نمی کنید همسرتان از روی قصد و برای اذیت کردن شما آن رفتار ها را انجام می دهد.


پدر و مادرش نشوید


وقتی شما هم می خواهید با سختگیری بیش از حد یا با طعنه و کنایه رفتار های بد همسرتان را از بین ببرید، شاید در کوتاه مدت جواب بگیرید؛ اما در بلندمدت او از زیر بار نظم یا تمیزی شانه خالی می کند. از طرفی اگر مثل مادر ها و پدر های آسان گیر خودتان وظایف همسرتان را انجام دهید؛ برای مثال در شامپو و خمیردندان را ببندید یا اگر قرار گذاشته اید هر روز یک نفرتان تخت را جمع کند به جای او هم این کار را انجام دهید، همسرتان هیچ وقت تبعات کارش یعنی خراب شدن خمیردندان، ریختن شامپو یا شلختگی اتاق خواب را نخواهددید ، بنابراین رفتارش تغییری نمی کند.


برچسب نزنید


هیچ وقت به دلیل عادت های ناخوشایند همسرتان برچسب هایی مثل «بی مسئولیت»، «بی توجه»، «شلخته» یا «تنبل» به همسرتان نزنید. این برچسب ها فقط باعث می شود او گارد بگیرد و رابطه عاطفی تان، هم تحت الشعاع این بحث ها قرار می گیرد. ممکن است در جواب برچسب ها، او هم عادت های ناخوشایند شما را یادآوری کند و مسئله اصلی در یک کَل کَل بی پایان گم شود. به جای آن با همسرتان در این قالب صحبت کنید: «وقتی تو این کار ها را انجام می دهی، من این احساس را دارم.» اگر قرار باشد مسئله عادت های ناخوشایند حل شود، این جمله به احتمال بیشتری مسئله را حل می کند تا برچسب زدن.


بپذیرید


اگر از همه این راه ها استفاده کردید و جواب نداد، وقت آن است که یک تصمیم اساسی بگیرید. بهتر است چیزی را که نمی توانید کنترل کنید، بپذیرید و انرژی تان را روی چیز هایی بگذارید که می توانید تغییر دهید. اگر عادت های ناخوشایند همسرتان را با این که تلاشتان را کرده اید نتوانسته اید تغییر دهید، بهتر است آن ها را بپذیرید و تمرکزتان را روی چیز هایی بگذارید که می توانید تغییر دهید؛ چیز هایی مثل رشد رفتار خودتان

منبع: مجله سپیده دانایی / بازنشر : سلامت نیوز

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 199 تاريخ : دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت: 7:15

حساسیت های بعد از ازدواج

در روزهای اول آشنایی هر یک از زوجین در پی نشان دادن چهره مطلوبی از خود هستند. برخی مواقع هم برخی افراد به نوعی با پنهان‌کاری و زیرکی بسیاری از ویژگی‌های اخلاقی خود را بروز نمی‌دهند. برای مثال ممکن است در برخی شرایط نسبت به بعضی مسائل حساس باشند، اما در ابتدا ترجیح می‌دهند شخصیت واقعی خود را به نمایش نگذارند. امروزه شک، بددلی، بدبینی و سوءظن در بین افراد جامعه به‌ویژه در زندگی زناشویی ملموس‌تر از گذشته شده است. متخصصان بدبینی را آفت زندگی مشترک می‌دانند، چرا که هیچ چیز مانند بدبینی و بددلی نسبت به همسر در خراب کردن رابطه زناشویی قدرتمند نیست. فرد بدبین، فردی ضعیف و خودکم‌بین است که همیشه در همه مقاطع زندگی دچار عدم اطمینان بوده است. فرد شکاک به نکات منفی و جزئیات بسیار توجه دارد و از مکانیسم‌های روانی استفاده می‌کند. حال این فرد بدبین در زیر سقف مشترک با همسرش زندگی را به کام خود و شریکش تلخ می‌کند و جایی برای محبت و علاقه باقی نمی‌گذارد. به این ترتیب ناخودآگاه زندگی و رابطه زناشویی را به سمت سردی می‌کشاند.

وسواس‌هایی که بعد از ازدواج می‌آیند

در تعریف متخصصان روان‌شناسی مقوله بدبینی ترکیبی از محیط و ژنتیک است. اگر بدبینی را به عنوان نشانه‌ای از یک اختلال ببینیم، زیربنای آن ژنتیکی است. از سوی دیگر، بدبینی براساس مسائل انتسابی از دوران کودکی از جامعه و خانواده به فرد منتقل می‌شود. البته باید دانست که مقوله‌ای تحت عنوان ژن بدبینی وجود ندارد. الهام و پدرام به تازگی با هم عقد کرده‌اند. در این مدت الهام از برخی حساسیت‌های همسرش به ستوه آمده است و می‌گوید: در ابتدای آشنایی و حتی در دوران نامزدی او شخصیتی کاملا منطقی از خود نشان می‌داد. به گفته او در زندگی با او متوجه وجود وسواس در اخلاق همسرم شدم. برای مثال اگر یکی از لباس‌هایش بدون اتو در کمد قرار گیرد جنجال به پا می‌کند یا در برخی مواقع که خودم تنها از سر کار به خانه می‌روم باید از تلفن منزل با او تماس گرفته و زمان رسیدنم را گزارش کنم. به گفته این دختر جوان در ابتدای بروز چنین رفتارهایی خانواده و اطرافیان علاقه را تنها دلیل بروز چنین رفتارهایی قلمداد می‌کردند، اما با گذشت زمان و بروز دیگر رفتارها از او به مرور دچار ناراحتی، دلزدگی و اضطراب شدم. او می‌گوید: همسرم تلفن همراهم را بررسی می‌کند و باید درباره اشخاص تماس‌گیرنده و پیام‌دهنده توضیحات کامل بدهم، در غیر این صورت منشا بددلی و شک او می‌شود و دیگر دمار از روزگارم درمی‌آورد.

افکار منفی منجر به ناراحتی می‌شود

اعظم سه سال از همسرش بزرگ‌تر است و در محل کار نیز با همسرش همکار است. او مقوله سن و سال خود و همسرش را حربه‌ای برای اذیت خانواده همسرش می‌داند و می‌گوید: اختلاف سنی در چهره هیچ یک از ما مشخص نیست، اما همین موضوع در بسیاری از موارد باعث بروز حساسیت در من و ایجاد شک‌ها و بددلی‌ها نسبت به همسرم شده است. به گفته او در اصل نمی‌توان به هیچ فردی به طورکامل اعتماد داشت و وجود برخی مشکلات اجتماعی در جامعه انکارناپذیر است. در اصل من به همسرم اعتماد کامل دارم، اما اینکه در بین راه چه کسی سر راهش قرار خواهد گرفت یا چه مساله‌ای می‌تواند نظر او را جلب کند برایم رنج‌آور است. جالب است بدانید در محیط کاری هم با همسرم مشکل دارم و با اینکه او در رفتار با خانم‌ها مسائل اخلاقی را رعایت می‌کند، اما باز هم این مقوله مرا ناراحت می‌کند. این بددلی و افکار منفی باعث ناراحتی و پرخاشگری می‌شود که نتیجه‌ای به‌جز دلخوری و پشیمانی به دنبال ندارد.

ازدواج هنوز هم هندوانه سربسته است

مونا یک سال پیش ازدواج کرده است. او با بیان اینکه در ابتدا همسرش خود را فردی امروزی جلوه می‌داد و هیچ اعتراضی در نحوه لباس پوشیدن یا رفتار با دیگران نداشت، اما بعد از ازدواج مخالفت‌ها آغاز شد، می‌گوید: از اعمال سلیقه‌اش ناراحت هستم و هرگونه اعتراضی منجر به زد و خورد و شکستن وسایل منزل می‌شود. او می‌افزاید: به تازگی متوجه مصرف برخی قرص‌های اعصاب در درمان تشویش، وسواس و اختلال‌های روانی شده‌ام و دیگر این نوع زندگی برایم غیر قابل تحمل شده است. آن هم به این دلیل که او در ابتدا به هیچ عنوان شخصیت واقعی‌اش را بروز نمی‌داد و حتی هم اکنون هم اگر هر فردی او را ببیند امکان بروز چنین اخلاقی را از سمت او نمی‌دهد. باید دانست برخی از مسائل فقط در بین زوج‌ها و در زیر یک سقف خود را نشان می‌دهد. از قدیم گفته‌اند ازدواج همچون هندوانه سر بسته است، با اینکه من تحصیلکرده هستم و هیچ اعتقادی به این مسائل ندارم، اما این ضرب‌المثل گذشتگان را تایید می‌کنم.

دلسوزی و عدم امنیت روانی!

در حوالی میدان ونک در میان انبوه جمعیت مقابل دادگاه خانواده دختر جوان با چهره‌ای مضطرب و افسرده با چشمانی بی ‌فروغ به اطراف نگاه می‌کند. او درباره دلیل حضورش در دادگاه می‌گوید: با همسرم در محل کار آشنا شدیم، بعد از آشنایی متوجه وجود برخی از حساسیت‌های اخلاقی‌اش شدم و به این ترتیب مطابق میل او سر و وضع و ارتباط با همکاران و دوستانم را تنظیم می‌کردم. بعد از ازدواج متوجه حساسیت‌ها و وسواس‌های شدیدی شدم، برای مثال هر روز آپارتمان را نظافت می‌کرد و به شدت از غذا ایراد می‌گرفت. حتی درباره شست‌وشو و اتوی لباس‌هایش نیز حساسیت‌های بی‌مورد شدیدی به خرج می‌داد، اما هیچ یک از اینها برایم غیر قابل تحمل نبود. بعد از گذشت یک هفته از ازدواجمان متوجه فریادها و خودزنی‌های شبانه و مصرف مواد مخدر توسط او شدم. از یک سو دلم برایش می‌سوزد و از سوی دیگر هیچ امنیت روانی برای برگشت به کنار او ندارم.

شناخت درست قبل از ازدواج

رئیس هیات مدیره انجمن روان‌شناسی ایران درباره چگونگی تشخیص انسان‌های بددل و شکاک قبل از ازدواج می‌گوید:‌ قبل از هرگونه تصمیمی برای ازدواج باید خصوصیات اخلاقی افراد شناسایی شود. شیوا دولت‌آبادی می‌افزاید: در تصمیم برای ازدواج نباید عواطف بر تشکیل زندگی مشترک تاثیرگذار باشد، ‌بلکه هر یک از ویژگی‌های افراد باید مد نظر قرار گرفته شود. به گفته او افراد باید در زمان آشنایی‌های قبل از ازدواج درباره فرد مقابل آگاهی نسبی کسب کنند. برای مثال باید بدانند که فرد مقابل بر اثر چه مسائلی مضطرب، رنجور و... می‌شود. هر یک از این مشاهده‌ها باید به شکل جدی و همراه با صداقت از سوی هر دو طرف به وجود بیاید. باید دانست که بروز بسیاری از مشکلات در زندگی مشترک به دلیل فهمیده نشدن و نبود ارتباط سازنده بروز می‌کند.رئیس هیات مدیره انجمن روان‌شناسی ایران با بیان اینکه افراد در رفتارها و گفتارها باید آستانه خشونت، توجه به دیگران، ارزیابی از روابط دیگران و... فرد مقابل را مورد بررسی قرار دهند، می‌گوید: هم اکنون بسیاری از افراد در ارتباطات شغلی کاملا موجه خود با جنس مخالف همکار هستند. باید میزان حساسیت‌های افراد شناسایی شود در غیر این صورت در آینده صدمات جبران‌ناپذیری به آنها وارد می‌شود. دولت‌آبادی تصریح می‌کند: افراد شکاک نسبت به همسر با اضطراب‌های فراوانی روبه‌رو هستند. در این شرایط رابطه‌ای که می‌تواند با گفت‌وگو، تفاهم و روشن کردن ماهیت‌ها قبل از ارتباط با دیگران حل و فصل شود با برداشت‌های نادرست به سمت سوءتفاهم پیش می‌رود. به گفته او افراد شکاک از لحاظ شخصیتی از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند و از سوی دیگر شک در روابط می‌تواند مانع جدی برای رشد یک رابطه باشد. رئیس هیات مدیره انجمن روان‌شناسی ایران تاکید می‌کند: افراد شکاک نه تنها به زندگی مشترک خود آسیب می‌زنند، بلکه زندگی را برای خود سخت و تلخ می کنند. او درباره چگونگی اطلاع از شخصیت فرد مقابل قبل از ازدواج می‌گوید: مشاوره‌های قبل از ازدواج می‌تواند در این زمینه کمک‌کننده باشند، آن هم به این دلیل که از طریق دستگاه‌های سنجش و اندازه‌گیری می‌توان به نقطه‌های حساس و تفاوت‌های زندگی مشترک پی برد. در ضمن با بررسی شخصیت فرد مقابل و میزان حساسیت‌های افراد در ارتباط‌های اجتماعی فرد مقابل می‌توان به موضوع پیچیده ارتباط سالم پی برد.

منبع: روزنامه آرمان / بازنشر : سلامت نیوز

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 180 تاريخ : چهارشنبه 5 خرداد 1395 ساعت: 9:32

12 دلیل برای داشتن رابطه جنسی


۱. رابطه‌ جنسی استرس را کم می‌کند.

اگر روز سخت و طولانی سر کار داشته‌اید یا هیمنطوری کمی احساس استرس می‌کنید، رابطه ‌جنسی به شما کمک خواهد کرد کمی ریلکس شوید و سطح استرس‌تان را پایین بیاورید. بدن در طول رابطه ‌جنسی دوپامین، اندورفین و اوکسی‌توسین ترشح می‌کند که همه این هورمون‌ها در کنار هم به از بین بردن استرس و بالا بردن سطح شادی طبیعی کمک می‌کنند.


۲. رابطه‌ جنسی ورزشی لذت‌بخش است.

خیلی از ما با شنیدن کلمه «ورزش» دچار وحشت می‌شویم، البته نه اگر این ورزش شامل رابطه ‌جنسی باشد. در طول رابطه‌ جنسی، بدن مداوماً تغییرات فیزیولوژیکی را تجربه می‌کند که شبیه به یک برنامه ورزش است. سرعت تنفس بالا می‌رود که این موجب کالری‌سوزی می‌شود. این یعنی اگر فقط سه بار در هفته با همسرتان رابطه‌ جنسی داشته باشید، می‌توانید در سال چیزی حدود ۷۵۰۰ کالری بسوزانید. این درست مثل ۱۲۰ کیلومتر دویدن است.


۳. رابطه‌ جنسی به ارتقای سیستم ایمنی بدنتان کمک می‌کند.

محققان دانشگاه ویلکس در پنسیلوانیا دریافته‌اند که دانشجویانی که حداقل دو مرتبه در هفته با همسرشان رابطه‌ جنسی داشتند، درمقایسه با آنهایی که اصلاً رابطه ‌جنسی نداشتند، سطح بالاتری از پادتن در بدنشان وجود داشت. در طول رابطه‌ حنسی، آنتی‌ژن‌هایی مثل ایمونوگلوبولین A در بدن ترشح می‌شود که ثابت شده است با سرماخوردگی و حتی آنفولانزا مقابله می‌کند. یک خبر خوب دیگر اینکه، هرچه رابطه ‌جنسی بیشتری داشته باشید، آنتی‌ژن بیشتری در بدنتان ترشح شده و سالم‌تر خواهید بود!


۴. رابطه‌ جنسی فشارخونتان را پایین می‌آورد.

بعضی از انواع فعالیت‌های فیزیکی، حتی اگر کوتاه باشد، تاثیر فوق‌العاده‌ای بر فشارخون دارد. در تحقیقی که در دانشگاه پیسلی انجام گرفت، مشخص شد که رابطه‌ جنسی فشارخون دیاستولی (عدد پایینی فشارخون) را کاهش می‌دهد.


۵. رابطه ‌جنسی کمک می‌کند قلبی سالم داشته باشید.

وقتی بدن کالری می‌سوزاند، قلب نیز تقویت می‌شود. محققان موسسه تحقیقاتی نیوانگلند دریافته‌اند که اگر مردها به صورت منظم با همسرشان رابطه‌ جنسی داشته باشند، تا ۴۵٪ کمتر به بیماری‌های قلبی-عروقی دچار می‌شوند.


۶. رابطه‌ جنسی به تسکین درد کمک می‌کند.

اگر درد یا میگرن دارید، رابطه‌ جنسی برایتان بسیار بهتر از مسکن عمل خواهد کرد. دکتر جورج ارلیچ متخصص آرتروز در تحقیق خود دریافته است که بیمارانی که با همسرشان رابطه‌ جنسی منظم داشتند درد بسیار کمتری را نسبت به آنهایی که رابطه ‌جنسی نداشتند، احساس می‌کردند.


۷. رابطه‌ جنسی باعث می‌شود عادت‌ماهیانه‌ای منظم داشته باشید.

اگر عادت‌ماهیانه‌تان کمی نامنظم است، می‌تواند بخاطر سبک زندگی استرس‌زایتان باشد. همانطور که قبلاً ذکر شد، رابطه‌ جنسی استرس را کم می‌کند و این می‌تواند بر منظم شدن قاعدگی‌تان هم تاثیر مثبت داشته باشد.


۸. رابطه ‌جنسی عضلات لگنتان را قوی‌ می‌کند.

رابطه‌ جنسی علاوه بر عضلات روی پا، کمر و شکم روی عضلات لگنتان هم کار می‌کند. به نظرتان راه بهتری برای عضله‌سازی هم وجود دارد؟ با ساختن عضلات لگنی قوی‌تر می‌توانید ارگاسم بسیار بهتری هم در طول رابطه ‌جنسی تجربه کنید.

برای خانم‌ها داشتن عضلات قوی لگن علاوه بر کمک به بهبود علائم بی‌اختیاری ادرار، حساسیت در طول عمل جنسی را هم افزایش می‌دهد و کمک می‌کند ارگاسم‌های قوی‌تری داشته باشید. برای مردان هم تمرینات عضلات لگن خاصره می‌تواند جلو مشکلاتی مثل اختلال انزال و بی‌اختیاری ادرار را بگیرد.


۹. رابطه ‌جنسی احتمال سرطان را پایین می‌آورد.

رابطه‌ جنسی منظم به ویژه برای مردان احتمال ابتلا به سرطان را کاهش می‌دهد. در یک تحقیق استرالیایی، مشخص شده است که مردهایی که حداقل ۲۱ مرتبه در ماه انزال داشته‌اند، کمتر دچار سرطان پروستات شده‌اند.


۱۰. رابطه‌ جنسی خوابتان را بهبود می‌بخشد.

رابطه ‌جنسی هم درست مثل ورزش ضربان قلب شما را بالا می‌برد و این منجر به ریلکس شدن بدن می‌شود. علاوه بر این، گفته می‌شود انزال مرد موجب رخوت می‌شود که خوابیدن بعد از عمل جنسی را بسیار راحت‌تر می‌کند.

بعد از ارگاسم هورمون پرولاکتین ترشح می‌شود که مسئول حس ریلکسی و خواب‌آلودگی بعد از رابطه‌ جنسی است.


۱۱. رابطه‌ جنسی باعث می‌شود ۱۰ سال جوانتر به نظر برسید.

داشتن رابطه‌ جنسی با همسرتان سه مرتبه در هفته باعث می‌شود حداقل ۱۰ سال جوانتر از سنتان به نظر برسید! دیوید ویکس، محقق و متخصص مغز و اعصاب اسکاتلندی در کتاب خود می‌نویسد، «داشتن رابطه ‌جنسی خوب واقعاً برایتان خوب است!»


۱۲. رابطه ‌جنسی طول‌عمرتان را افزایش می‌دهد.

جمع همه این فواید فوق‌العاده‌ای که رابطه ‌جنسی منظم می‌تواند بر جسم و ذهن داشته باشد این است که سالها به طول‌عمر شما اضافه کند. درواقع، تحقیقی که در ژورنال پزشکی بریتانیا به چاپ رسید، مشخص کرد که شرکت‌کننده‌های مردی که رابطه ‌جنسی منظم داشتند، دوبرابر آنهایی که هیچوقت رابطه‌ جنسی نداشتند، عمر کردند.

خوب همینطور که می‌بینید داشتن رابطه‌ جنسی منظم نه تنها هیچ عیبی ندارد، بلکه فواید بسیاد زیادی برای سلامت جسمی و روحی‌تان خواهد داشت. پس سعی کنید هر روز با همسرتان رابطه جنسی داشته باشید!

منبع مقاله : lifehack.org / بازنشر : سایت مردمان

گرداوری از : سایت تنظیم خانواده

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 263 تاريخ : شنبه 1 خرداد 1395 ساعت: 7:06